یک پژوهشگر حوزوی تاکید کرد: حجاب یک حکم اجتماعی است نه یک حکم فردی چراکه حجاب به واسطه حضور انسان در اجتماع بر افراد واجب شده است.

 

به گزارش آماج خبر به نقل از خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام غلام‌رضا بدرخانی امروز گفت: حجاب در تنهایی بر زن و مرد واجب نیست ولی به محض حضور در اجتماع حتی جمعی دونفره و خارج شدن از حالت انفرادی بر انسان واجب است و باید حدودی را که برای او مشخص شده رعایت کند.

 

وی با اشاره به وجود تنوع عقاید مختلف در جامعه عنوان کرد: حتی کسانی که از نظر دینی ملزم به اسلام نیستند ولی به دلیل آنکه در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند، ملزم به رعایت قوانین در این زمینه هستند و نمی‌توانند به دلیل عدم اعتقاد به آن دین، قانون آن کشور را نادیده گرفته و موجب ترویج بی‌حجابی در جامعه اسلامی شوند.

 

وی ادامه داد: در جامعه افرادی هستند که اعتقاد به اسلام دارند ولی نسبت به انجام برخی احکام سست و بی‌توجهند که باید این افراد را با بحث علمی و منطقی به رعایت اصول و قوانین شرعی اقناع کرد.

 

بدرخانی به شبهه‌افکنی برخی در زمینه لزوم حجاب و اشتباه قیاس آن با نماز و روزه اشاره کرد و افزود: متاسفانه این افراد قادر به تفکیک احکام فردی از احکام اجتماعی نیستند و درک نمی‌کنند که حجاب به دلیل حضور انسان در اجتماع واجب شده است ولی نماز و روزه امری فردی است که در مواردی احکام اجتماعی بر آن مترتب می‌شود. انسان می‌تواند با نماز و روزه در تنهایی خود برخورد خاص خود را داشته باشد و کسی او را کنترل و نظارت نمی‌کند این در حالی است که حجاب اساسا امری اجتماعی است و قابلیت فردی ندارد.

 

وی بیان داشت: احکام اجتماعی مانند رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی است که جنبه اجتماعی دارد و لازم الاجراست و اگر کسی از قوانین راهنمایی و رانندگی تخلف کند مشمول جریمه می‌شود، بنابراین حجاب نیز از قراردادهای اجتماعی است که افراد باید به آن ملزم باشند.

 

این پژوهشگر حوزوی با تاکید بر این‌که قوانین اجتماعی سلیقه‌ای نیست، افزود: کشتی جامعه اسلامی برای رسیدن به جامعه‌ای متعالی اهدافی را پیش روی خود ترسیم کرده و رعایت قوانین و مقررات کلی آن از الزام حتمی آن به‌شمار می‌رود که همه مردم جامعه اعم از مسلمان و غیرمسلمان باید به آن پایبند باشند برای مثال در قوانین راهنمایی و رانندگی کسی نمی‌تواند بخاطر دلخواه خود با سرعت بالا در خیابان‌های شهر براند و امنیت و سلامت دیگران را به خطر اندازد.

 

بدرخانی به شبهه دیگری مبنی بر عدم اکراه و اجبار در دین به استناد آیه «لااکراه فی الدین» اشاره کرد و گفت: برخی برای فرار از قانون و بدون اطلاع دقیق از تفسیر آیه از روی ظاهر آن چنین برداشتی می‌کنند که در پذیرش دین و احکام اسلامی اجباری نیست و خدا هیچ کسی را ملزم به انجام دستورات و احکام ننموده است در حالی که این سخن از پایه نادرست است.

 

وی افزود: براساس تفسیر علامه طباطبایی این آیه با جمله بعد از آن تکمیل می‌شود و خداوند در آیه راه درست و گمراهی را مشخص کرده است و در این آیه بر جایگاه باور تاکید شده و عمل از باور افراد نشات می‌گیرد. بنابراین با وجود روشن بودن راه درست و گمراهی مردم به آنچه عقیده و باور دارند عمل می‌کنند و چنین معنا می‌شود که آیا این باور از روی اجبار و اکراه است؟ حقیقت آن است که این باور افراد است که اجباری نیست.

  • نویسنده : سعادت کاظمی