به گزارش آماجخبر به نقل از ایسنا، بر اساس آمار پایگاههای استنادی بینالمللی، ایران دارای سریعترین نرخ رشد علمی در جهان و ۱۱ برابر میانگین جهانی است؛ ایران در سال ۲۰۲۱ در رتبه پانزدهم تولید علم جهان قرار گرفت.
در دو دهه گذشته، سرعت تولید علم ایران با رشد ۲۰ برابری انتشار مقالات علمی همراه شد و البته باوجوداین پیشرفتها در چاپ مقاله، دانشگاههای کشور از نظر ارتباط با صنعت و جامعه و دستیابی به پژوهشهای کاربردی با ضعفها و خلاءهایی مواجه است.
در چند سال اخیر بهمنظور پر کردن خلأهای ناشی از این موضوع، دفتر ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت شکلگرفته و تمام دانشگاههای کشور به فراخور در حال فعالیت در این بخش هستند، اما تحقق این هدف، همت بیشتر سیاستگذران عرصه علم و فناوری و فعالیت هدفمند دانشگاهها را میطلبد.
بنا به اعتقاد معاون پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان، باید اعتراف کرد تمام دانشی که در دانشگاهها تولید میشود، به درد جامعه نمیخورد و برای تولید علم کاربردی، باید در عرضه و تقاضای پژوهش تغییراتی ایجاد کرد.
هادی امیری، معاون پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان در خصوص وضعیت پژوهش کشور و راهکارهای دانشگاه اصفهان در تسهیل فرایند ارتباط صنعت با دانشگاه:
پژوهش کشور در چه وضعیتی است؟
بهتر است ابتدا به مفهوم سطحبندی دانشگاهها بپردازیم و با توضیح دانشگاههای نسل اول تا چهارم وضعیت پژوهش را شرح دهیم. در دانشگاه سطح یک، آموزش مطرح بود و کشور در این راستا گامهای بلندی برداشت. زمانی هدف از دانشگاه رفتن صرفاً آموزش محتواهای مدون و گرفتن مدرک بود. در مرحله بعد، به دانشگاه سطح دوم رسیدیم که نقش پژوهش در آن پررنگ شد. در این سطح دانشگاه، علاوه بر آموزش محتویهای استاندارد، تئوریها و نظریهها، فعالیتهای پژوهشی محوریت یافت. ثمره این مرحله در ایران، چاپ مقاله در مجلات معتبر شد که برای تحقق این مهم، چارچوبها و فرآیندهای متناسب ایجاد شد. در این دوره سنجش علمی بر اساس تعداد مقالات چاپشده فرد در نظر گرفته و معیار ما این شد که فرد علمی باید در بهترین مجلههای دنیا مقاله بنویسد.
آیا چاپ مقاله ضرورت داشت؟
البته که مقاله خروجی یک پژوهش است، اما در این شرایط در دام صورتگرایی و اینکه صرفاً به چاپ مقاله منجر شود، منحرف شدیم. چاپ مقاله ضروری است، چراکه وقتی کسی در یک ژورنال معتبر دنیا مقاله چاپ کند، یعنی در مرز دانش قرارگرفته و این موضوع خیلی خوب است، اما گرفتاری این بود که حالا با چاپ اینهمه مقاله چه اتفاقی افتاد؟ اصلاً تمام این مقالات چاپ شد، برای چه سؤالی به سمت پژوهش رفته بودیم؟ و مهمتر اینکه اینهمه مقاله کدامیک از مسائل اصلی ما را برطرف کرد؟
در پی این پرسشها به سمت دانشگاه نسل سوم هدایت شدیم.
دانشگاه نسل سوم چه ویژگی دارد؟
دانشگاه نسل سوم دانشگاهی است که بهجای آموزش و یا پژوهش صرف، با مسائل جامعه مرتبط است؛ جهتگیری این سطح از دانشگاه به این صورت است که باید تحقیق مسئلهمحور تعریف شود.
در دانشگاه نسل سوم تا چه اندازه موفق عمل کردیم؟
مشکلی که در کشور در این سطح دانشگاه داریم، اقتصاد نفتی است. دانشگاه نسل سوم دانشگاهی است که باید بتواند خود را تأمین مالی کند و زمانی که ببیند در صورت پاسخ ندادن به نیاز صنعت مشکل مالی پیدا میکند، مجبور است به نیاز صنعت پاسخ دهد. درحالیکه در کشور ما دانشگاهها بدون پاسخ به نیاز صنعت، تأمین مالی میشوند و حتی این نگرانی وجود دارد که با مدرک فروشی تامین مالی کند. این موضوع مشکلی در تحقق دانشگاه نسل سه است.
علاوه بر این، مبحث اعتماد صنعت به دانشگاه در کشور بهطورجدی شکل نگرفته است؛ برای مثال شرکتهای ما بخشی بهعنوان تحقیق و پژوهش دارند و بودجههایی در این بخشها هزینه میشود که البته در موارد متعددی صوری است و فعالیت واقعی پژوهشی انجام نمیشود.
برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
وابستگی صنعت و دانشگاه دوسویه است و این ارتباط دوسویه باید شکل بگیرد. در کشورهای پیشرفته که صنعت و دانشگاه باهم ارتباط تنگاتنگی دارند، از یکسو صنعت میداند چه میخواهد و مسائل خود را به دانشگاه میسپارد و از سویی دیگر دانشگاه نیاز صنعت را برطرف میکند. اما همانطور که پیشتر گفتم در اقتصاد نفتی نیاز به پژوهش برای تأمین مالی مطرح نیست و اغلب عناوین صوری است و پروژههای پژوهشی معیار مشخصی ندارد.
برایتان مثالی میزنم، موضوع انتقال آب از دریا به فلات مرکزی برای رفع مشکل خشکسالی مطرح میشود و برای این کار هزینههای بالا صرف میشود، درحالیکه مطالعات کارشناسی آن در جامعه علمی نیامده و چکش کاری نشده است. گاهی برای رفع معضلات مسیر را اشتباه میرویم، درحالیکه میتوان با نظر کارشناسان جلوی این کار را گرفت.
دانشگاه نسل سه برای رفع این مشکل مطرح شد. در دانشگاه نسل سه نیاز است جهتگیری پژوهش را به سمت پژوهشهای حل مسئله ببریم و لازم است در کشور در این مسیر قدم برداریم. از سویی دیگر، تقاضای واقعی از سمت صنعت و جامعه باید ایجاد شود و باید در ارگانها و سازمانهای مختلف ایجاد تقاضا کنیم. پس نکته مهم این است که تولید دانش در دانشگاه نسل سوم نیاز به تغییر در عرضه و تقاضای پژوهش دارد.
باید اعتراف کرد در دانشگاه دانشی که بدرد جامعه بخورد نیست و خیلی از مطالب صرفاً در حد همایش و سخنرانی باقی میماند. در این میان میتوان از نقش رسانه کمک گرفت. رسانه باید موضوعات روز را به جد دنبال کنند. یک نکته مهم دیگر اینکه در پژوهش باید موضوعات تکراری را کنار گذاشت.
برسیم به دانشگاه نسل چهارم که این روزها خیلی مطرح است…
متأسفانه در کشور بدون اینکه دانشگاه نسل سه را با موفقیت پشت سر بگذاریم، سریع شعار تحقق دانشگاه نسل چهار را سر دادیم. دانشگاه نسل سوم وقتی به موفقیت میرسد که دانشگاه مستقیماً خلق ثروت کند، شرکت سرمایهگزاری داشته باشد و … .
حال سؤال این است، در دانشگاههای ما آیا تغییر ایجاد کردهایم؟ آیا متناسب با اینکه دانشجو کارآفرین شود، قدم برمیداریم؟ نکته مهم این است که استاد ما که خودش کارآفرین نیست و اینگونه تعلیم ندیده چگونه میتواند دانشجوی کارآفرین تربیت کند؟ اینها سؤالاتی است که برای تغییر مسیر باید برای آن پاسخی مناسب بیابیم.
دانشگاه اصفهان برای رفع این مشکلات چه اقداماتی انجام داده است؟
دانشگاه اصفهان برای پر کردن خلأهای ارتباطی دانشگاه با صنعت و جامعه بستری با نام ناحیه نوآوری و فناوری فراهم کرده که در دل دانشگاه این ارتباط مؤثر را شکل دهد و راهی برای حل مسائل جامعه با کمک دانش دانشگاه بیابد. در دانشگاه اصفهان این ناحیه را بهعنوان یک بستر و پیوند ایجاد کردیم که از یکسو تقاضا برای فناوری ایجاد و از سوی دیگر جهتگیری آموزشی و پژوهشی به سمتی باشد که به رفع مشکلات صنعت و جامعه بیانجامد.
در نهایت با شکلگیری ناحیه نوآوری در دانشگاه اصفهان تصمیم گرفتیم ارتباطی میان عرضهکنندگان دانش و متقاضیان آن ایجاد کنیم. در این شرایط ناحیه نوآوری شبیه یک بازارسازی است که عرضه و تقاضای دانش را به هم نزدیک میکند. در ناحیه نوآوری دانشگاه اصفهان بهتدریج یاد میگیریم برای ارتباط دانشگاه و صنعت اقداماتی مناسب انجام دهیم، اقدامی که هر دو طرف منتفع شوند. از یکسو بخش خصوصی که به میان آمده بهواسطه دانش و فناوری منتفع شود و از سویی برای دانشجویان و اساتید درآمد و شغل ایجاد کنیم.
- نویسنده : سارا جباری
Saturday, 23 November , 2024