به گزارش آماج خبر به نقل از خبرگزاری فارس، در گذر زمان هستند انسانهایی که از شعاع نورانیِ خورشید هدایت، بیشترین بهره را میبرند و خود را در معرض نسیم خوشبوی هدایت قرار میدهند تا از زندگی دنیایی، مقدمهای زیبا و پرمعنا برای جهان آخرت خویش بسازند.
همانهایی که خدای متعال خود سرپرستیشان را به عهده گرفته است و آنان را از ظُلمات و تاریکیِ جهل به روشنایی و نور هدایت، رهنمون میسازد و یکی از مصادیق واقعی آیه شریفه اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ هستند.
«سانتیاگو پاز» همان کشیش مسیحی است که در کتابهای فلسفی و در عالَم مسیحیت، به دنبال گمشدهاش میگردد و وقتی آن را در آئین اسلام مییابد، با شهر و دیار خویش خداحافظی میکند و از هزاران کیلومتر آنطرفتر، شمیم رایحه انقلاب خمینی او را به ایران می آورد.
او پس از پذیرش مکتب اسلام و مذهب حقّه تشیّع، نام خود را به «عبدالکریم پاز» تغییر میدهد و در حوزه علمیه قم، در کنار سایر شاگردان مکتب امام صادق(ع)، به تحصیل دروس حوزوی میپردازد.
مصاحبه این هفته ما با حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالکریم پاز، رهبر شیعیان آرژانتین و امام جمعه شهر بوئنوس آیرس است که در آستانه سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)، گفتوگوی انجام شده با وی، از نگاه شما میگذرد.
ضمن تشکر از اینکه در بین فعالیتهای گسترده و عمیق خودتان، بخشی از وقت ارزشمندتان را به ما دادید، لطفا کمی از خودتان بفرمایید.
بنده عبدالکریم پاز هستم (پاز در زبان اسپانیایی به معنی سلام هست) و در اوایل انقلاب اسلامی ایران، نگاه خداوند متوجه من شد و مسلمان شدم. بعد به ایران آمدم و توفیق داشتیم که درس طلبگی را در حوزه علمیه قم و در مدرسه حجتیه خواندم.
هفت سال پس از انقلاب، به سفر حج مشرّف شدم و از ۱۹۹۳ میلادی، مدیریت «مسجد التوحید» و کارهای تبلیغی را در بوینس آیرس به عهده گرفتم.
همانطور که میدانید، «مسجدالتوحید»، اولین مسجدی است که در آرژانتین تاسیس شد و این خود مبدا بسیاری از حرکتها و تلاشهایِ فرهنگی بود که در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین به برکت انقلاب اسلامی ایران و حضور روحانیون محترم و پُرتلاش جمهوری اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین سید سالاری اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران و روحانی و مبلّغ بسیار موفّق، حجتالاسلام والمسلمین شیخ محسن ربانی شکل گرفت.
بنده سفرهای مختلف به کشورهای آمریکای لاتین برای تبلیغ معارف اسلام انجام دادهام. در خصوص خانوادهام هم باید بگویم که همسرم، دانشآموخته حوزه عملیه قم و کارشناس ارشد در رشته فقه و اصول است و همزمان در بخش بانوانِ “مسجدالتوحید” به فعالیتهای تبلیغی اشتغال دارد. دخترانم هم بحمدالله موفّق به کسب علم در حوزه علمیه قم بودند و هستند.
لطفا بفرمائید که شما چگونه با شخصیت امام خمینی (ره) آشنا شدید؟
ما از همان ابتدا که مسلمان شدیم، از طریق ویدئوها و مجلاتی که به دستمان میرسید و همینطور از طریق حضور ایرانیان در آرژانتین، با چهره مبارک و شخصیتِ بزرگ قرن بیستم، یعنی امام سید روحالله موسوی خمینی، این بزرگمرد که به دستان مبارکش، پرچم اسلام ابتدا در جمهوری اسلامی ایران و بعد در منطقه و کل جهان افراشته شد، آشنا شدیم.
در حقیقت کلام و منطق امام و چهره مثل خورشید و مبارک ایشان به عنوان رهبر، ولی فقیه، نماینده امام زمان ارواحنافداه در عصر ما، از او مردی بسیار شجاع، روشن، روشندل و روشنفکر ساخته بود که توانست اسلام و پیام قرآن و اهلبیت علیهمالسلام را در دنیا احیا و ترویج کند و از حصار حوزه علمیه نجف، قم و مشهد خارج کند و به شرق و غرب دنیا گسترش دهد.
امام خمینی (ره) چه تاثیری بر زندگی شما گذاشت؟
هیچ کس به اندازه امام در زندگی ما تاثیر نگذاشت، در همان ابتدا برای ما ثابت شد که ایشان، رهبر کل مسلمین جهان و بینظیر است. روشن بود که هیچکس در جهان اسلام به اندازه امام نمیتواند وارد بحث احیای حکومت اسلامی شود و اساسا هیچکدام از رهبرانِ جهان اسلام در آن مقطع زمانی، در شان و ارتفاع امام نبودند که بتوانند ادعای نمایندگی امام زمان (عج) را داشته باشند.از نظر بنده، فقط و فقط روحِ بزرگ روحالله بود که این مبارزه را پیروزی کشاند و این انقلاب را به ثمر رساند. در حقیقت اسلام بعد از قرون متمادی، حیاتی دوباره گرفت و همه این برکات، الهام گرفته از نهضت بزرگ امام خمینی(ره) بوده است.
جنابعالی که قبلا مسیحی بودید و بعد اسلام را به عنوان تنها دین حق انتخاب کردید، مسلمان شدن خودتان را مدیون چه کسی هستید؟
حقیقت این است که ما خودمان هم که مسیحی بودیم، دنبال دین حق بودیم. حتی یادم میآید که مدتی در اوایل جوانی، بنده دنبال تحقیق در ادیان مختلف، خصوصا فِرق مسیحیت بودم و با این نگرش، وارد دانشگاه شدم. رشته فلسفه غرب را انتخاب کردم تا شاید بتوانم به افکار روشنی که مرا به سمت حقیقتِ جهان، حقیقتِ انسان و حقیقتِ خدا هدایت کند، دسترسی پیدا کنم، تا اینکه در سال سوم دانشگاه که بودم، با اسلام آشنا شدم و فهمیدم که اسلام، دینی حق و زنده است که خداوند متعال را بواسطه سرچشمه وحی و دستورات و تعلیمات پیامبر و ائمه اطهار علیهمالسلام، پاک معرفی میکند.
نخستین روزهای دهه ۸۰ میلادی، انگار تحوّلی در من پیدا شد و البته حضور مبلغین در آمریکای لاتین هم باعث شد تا پیداکردنِ راه درست و صحیح، برایم آسانتر شود و زمینه مطالعات عمیق و دقیق اسلامی برایم فراهم شود، کمکم فکر مهاجرت به قم در ذهنم نقش بست تا اینکه به لطف انقلاب اسلامی، به ایران و قم آمدم و غرق در دروس و مطالعات این دین پاک شدم. بنده همه اینها را به برکت اسلام، انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) میدانم.
آیا شما از نزدیک، امام خمینی را زیارت کردهاید؟ اگر ایشان را از نزدیک دیدهاید، حسّ شما از دیدار با امام چه بود؟
بله. در سال ۱۹۸۶ میلادی و ۱۳۶۵ شمسی توفیق پیدا کردم به ایران بیایم و حرم امام رضا(ع) را در مشهد مقدس زیارت کنم. بعد از مشهد، ما به جبهه سوسنگرد و نزدیک خط مقدم جنگ رفتیم. خاطراتِ خیلی خوبی بود. با بسیجیان ناهار خوردیم و خلاصه پادگان، تجربه بسیار زیبایی بود؛ زیرا احساس میکردم در بهشت، کنار بسیجیان هستم؛ البته همه همین احساس را داشتند.
مدتی که گذشت، وقتی که میخواستیم از این عزیزان، مخلصین و مجاهدین فی سبیلالله جدا شویم، همه گریه میکردیم. سپس به قم رفتیم و بعد به حسینیه جماران، برای زیارت امام راحل.
آن روز امام با بسیجیان دیدار داشتند. تا آنزمان، امام را از نزدیک ندیده بودم، وقتی تشریف آوردند، چهره امام برای من، همچون خورشیدی بود که واقعا همه جهان را مجذوب خود کرده بود و کلماتش بسیار سازنده، الهامبخش و تاثیرگذار و من در اقیانوس عشقِ بسیجیان قرار گرفتم که آمده بودند تا به استماع سخنرانی امام بنشینند. من فارسی بلد نبودم ولی حس میکردم که امام درباره انقلاب، صاحب اصلی انقلاب، خداوند متعال و معنویت سخن میگویند و البته بعضی جملات ایشان را برایم ترجمه میکردند.
به نظر شما تاثیرات حرکت و انقلاب امام خمینی (ره) بر جهانی شدن اسلام، چیست؟
همه میدانیم که اسلام، دین خداست، اگر اسلام خوب معرفی شود، خود به خود مردم جهان، مجذوب اسلام میشوند؛ لذا اگر انسانِ معتقد و قدرتمندی چون امام خمینی (ره) سخن از اسلام بگوید و برای خدا قیام و انقلاب کند، کل دنیا تحت تاثیر قرار میگیرند. البته افرادی که تقوای کافی و لازم را ندارند، در ابتدا ممکن است، عُمق این پیغام را درک نکنند؛ اما به هر صورت، اینگونه رفتارهای امام، نشان از ارتباط مستقیمی بود که با خدا داشتند.
البته همیشه دشمن در تلاش بود تا نور انقلاب را خاموش کند و با شایعهپراکنیها، تهمتها و دروغها، مانع پیشرفت موج خروشان انقلاب مردمی ایران شود و صدای امام، به شرق و غرب عالم نرسد؛ اما به لطف خدا، صدای انقلاب از راههای مختلف، در همه جای جهان پیچید و به قول رهبر عزیز انقلاب امام خامنهای که فرمودند: آینده انقلاب، بسیار روشن و امیدوارکننده است، من هم معتقدم که فردای این انقلاب، قرارگرفتن در یک جایگاه بسیار رفیع و سرنوشتساز خواهد بود و انشالله به زودی با قوّت و قدرت به همان ارتفاع که شایستگی آن را دارد، خواهد رسید و دشمنان مایوس و ضعیف خواهند شد.
به نظر شما انقلاب اسلامی چه تاثیراتی در گسترش تشیع در شرق و غرب گذاشته است؟
روشن است که تشیع قبل از انقلاب، آنچنان که باید در بین مردم دنیا، شناخته شده نبود و اگر در برخی از مناطق جهان، سخنی از اسلام میشد، بیشتر، گفتمان برادران اهلسنت از اسلام مطرح میشد و خبری از اصالت نگاه تشیّع به اسلام ناب محمدی نبود؛ تا اینکه انقلاب اسلامی شکل گرفت شد و مکتب جعفری، خارج از محدوده حوزهها و حجرهها، سَر بلند کرد و جای خودش را پیدا کرد. به نظر من پیام چنین مکتبی، جز پیام توحید، فطرت و معنویت، چیز دیگری نیست.
شیعیان قبل از انقلاب، کاملا از خود بیگانه بودند، ضعیف بودند، دیده نمیشدند، خصوصا در آمریکای لاتین؛ اما انقلاب اسلامی باعث رشد تشیع و جایگاه شیعیان در جهان، از جمله آرژانتین شد.
جنابعالی به عنوان یک عالم دین و البته غیر ایرانی، راز قدرت و موفقیت امام خمینی (ره) را در چه میدانید؟
به نظر من، راز موفقیت امام در چند چیز بود: اول اینکه ایشان “سید” بودند و از نسل پاک ائمهاطهار علیهمالسلام. امامانی که همگی نور واحدند و راهنمایان انسان هستند. پس نَسَب و اصالت امام راحل، یکی از نکاتیست که باعث میشود ایشان یک الگوی کاملی باشند. دوم تلاش، اخلاص، شجاعت، مثبت اندیشی، جدیّت در تحصیل و مطالعات اسلامیِ امام بود. سوم اهتمام حضرت امام به امور جهان اسلام و وضعیت مسلمین بود.
امام وظیفه خود میدانست که فریاد بکِشد تا علما برای نجات اسلام، اقدامی داشته باشند و مسلمین در ترکیه، فلسطین، در جهان عرب و … بیدار شوند. چهارم ترس نداشتن از هیچ چیز غیر از خدا. امام از همه چیزش در راه خدا گذشت؛ زیرا به یک شناخت عمیق از اسلام رسیده بود، واقعا امام همچون یک خورشید بود، یک رهبری کامل بود.
امروز جانشین ایشان هم یعنی امام خامنهای، نمونه یک رهبر جامع و کامل است، در حقیقت ایشان نشانه لطف خدا و یک هدیه از جانب خدا به مردم است. همیشه چنین فرصتی و چنین انسانهایی در قرون مختلف وجود نداشتند. امروز رهبر عزیز انقلاب واقعا یک لطف خاص خدا برای ما و برای عصر ماست؛ زیرا اوست که میتواند مسیر جامعه اسلامی را به سمت رشد، حرکت و بالندگی ببرد و برای ما نیز توفیق بزرگی هست که ما بتوانیم زیر این پرچم حرکت کنیم.
- نویسنده : سعادت کاظمی
Wednesday, 21 May , 2025