عضو هیئت‌علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان این‌که تنها بخشی از حال ناخوش علوم انسانی به خاطر آیین‌نامه ارتقا است، ادامه داد: این تکاپوی سرسام‌آور، این مسابقه‌ بدون برنده، این وضعیت خراب و حال ناخوش، پدیده‌ای است که تنها بخشی از آن به «آیین‌نامه‌ ارتقا» برمی‌گردد. آیین‌نامه‌ ارتقا فقط بسان حلقه‌ای در انتهای زنجیره‌ تولید شبه‌علم در علوم انسانی ایفای نقش می‌کند. پس نباید بپنداریم که بازنگری در آن و تغییر مفادی از آن به خودی خود معجزه می‌آفریند، چه بسا سرکنگبینش صفرا نیز فزاید.

به گزارش آماج خبر از بوشهر؛ به نقل از ایسنا، ناصرالدین‌ علی تقویان در پنل دوم همایش «سنجش و ارزیابی آیین‌نامه ارتقاء اعضاء هیات علمی‌دانشگاه‌ها» در خصوص «ایده‌هایی برای مواجهه با تکاپوی سرسام‌آور ارتقای آکادمی» گفت: امروزه حال علوم انسانی و اهالی‌اش خوش نیست. ما اهالی علوم انسانی ایران چنان درون چرخه‌ای از سازوکارهای تولید شبه‌علم گیر افتاده‌ایم که نه توان بیرون آمدن از آن داریم و نه نیروی ادامه دادن. فرصت نداریم لختی درنگ کنیم و به خود و به این سازوکاری که خود نیز در چرخیدنش نقش داریم، بیندیشیم و دریابیم که به کجا میرویم چنین شتابان. این در حالی است که در علوم انسانی همین درنگ‌ها است که موجد و موجب آفرینش افق‌های نو و بینش‌های تحول‌آفرین می‌شود.

وی با بیان این‌که تنها بخشی از این حال ناخوش به خاطر آیین‌نامه ارتقا است، ادامه داد: این تکاپوی سرسام‌آور، این مسابقه‌ بدون برنده، این وضعیت خراب و حال ناخوش، پدیده‌ای است که تنها بخشی از آن به «آیین‌نامه‌ ارتقا» برمی‌گردد. آیین‌نامه‌ ارتقا فقط بسان حلقه‌ای در انتهای زنجیره‌ تولید شبه‌علم در علوم انسانی ایفای نقش می‌کند. پس نباید بپنداریم که بازنگری در آن و تغییر مفادی از آن به خودی خود معجزه می‌آفریند، چه بسا سرکنگبینش صفرا نیز فزاید.

 

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: اینکه می‌گویم حال علوم انسانی و اهالی‌اش خوش نیست، نباید گزک به دست بدخواهان علوم انسانی بدهد که بگویند «بیا… دیدید گفتیم علوم انسانی علم نیست و به کاری نمی‌آید؟ و علوم دقیقه‌ طبیعی و فنی فقط علم به شمار می‌روند و نه مهملاتی به نام علوم انسانی…» و چه و چه. و بدین سان بکوشند، چنان‌که تا کنون چنین کرده‌اند، که بر تیره‌روزی آن بیفزایند. بدحالی و تیره‌روزی امروزین علوم انسانی نه در ذات پویا و پرتضاد آن بلکه عارض‌شده از سوی بیرون آن است، بیرونی که می‌کوشد همین ذات پویا و پرتضاد و حال‌خوب‌کن آن را اخته کند و آن را از پویایی و سرزندگی و افق‌گشایی بیندازد. این بیرون نیز نه علوم دقیقه به خودی خود، بلکه خواست‌ها و منافع کسانی است که با تشبث به علوم دقیقه در پی برآوردن همان خواست‌ها و منافع ناروا و غیرعلمی خود برآمده‌اند. چراکه به‌دستی دریافته‌اند که همان ذات پویا و پرتضاد علوم انسانی عرصه را بر پیگیری خواست‌ها و منافع ناروا تنگ می‌کند و افق آزادی و شادی همگانی را برای «انسان»ها مهیا می‌کند.

  • نویسنده : سحر قائدی